سال انتشار: زمستان ۱۳۷۸
منبع: كتاب نقد ۱۳ - نقد تاریخ نگاری معاصر در حوزه انقلابكتابشناسى انقلاب اسلامى
(طبقه بندى و سیر مطالعاتى)
یعقوب توكلى
اشاره :
این مقاله، طى استقرائى كه در منابع تاریخ انقلاب بعمل آورده، خواننده را به تحریفاتى كهدر تاریخ معاصر ایران، بویژه تاریخ انقلاب اسلامى از سوى مخالفان آن بعمل مىآید، توجهداده و در طبقهبندى علمى و مستندى كه صورت داده، برخى نقاط ضعیف یا قوت سبكهاىمختلف تاریخنگارى انقلاب را توضیح داده است.تاریخ معاصر ملت ایران كه رخداد مهم انقلاب اسلامى را در دل خود جاى داده است، مشحون ازپیچیدگىها و فراز و فرودهاى فراوانى است كه بازشناسى آنها فرصت، زمان و تحقیق و پژوهش بسیارىمىطلبد.
سادهبینى است اگر بخواهیم تاریخ معاصر و انقلاب اسلامى را در چند كتاب و خاطر و یا اسناد خلاصهنمائیم و یا با برداشتى یك سویه حوادث را تحلیل نمائیم.
به همان میزان كه دوران معاصر و انقلاب اسلامى به علتشرایط و بستر زمانى و اهمیت استراتژیك وباورهاى دینى و تعارض نظام حاكم و قدرتهاى جهانى با آن، بسیار پیچیده و درهم آمیخته از گوناگونىهاىبسیار است، تاریخ نگاشته شده آن نیز گرفتار پیچیدگى و درهم آمیختگى ابهام، یكسویهنگرى و نگارشبراساس منافع جریانهاى مختلف است. ما تلاش خواهیم كرد به طور اجمال چگونگى تدوین تاریخ و طبقاتمتعدد و نگرشهاى گوناگون نسبتبه حوادث تاریخ معاصر و انقلاب اسلامى را ترسیم نمائیم.
این تلاش هرچند ممكن استبه طور دقیق نتواند صفبندىهاى مختلف را ترسیم نماید اما قطعا خطوطكلى این صفبندىها را از هم متمایز خواهد نمود و نگرشى نسبتا جدید نسبتبه چگونگى قرائتهاى مختلفاز تاریخ انقلاب بدستخواهد داد. این طبقه بندى بر اساس استقراء نگارنده از آثار منابع مربوط به تاریخانقلاب صورت گرفته است و تاكید مىنماید كه یك امر قیاسى مطلق نمىباشد.
1-مبانى طبقه بندى
سالهاى حكومت پهلوى در ایران غالبا با تعارض ملت و حكومت همراه بوده است و غالب این تعارضاتمواجهههائى خونین و همراه با پیامدهاى ناگوار براى مردم و مخالفان رژیم بوده است.تعارض مداوم مردم و حاكمیت، منتهى به تلاش براى ترسیم چگونگى این تعارض، مشروعیتیا عدممشروعیت نظام حاكم، پیشرفت و عقبماندگى، همگى مباحث جدى سالهاى حكومت پهلوى بوده استهرچند این موضوعات در هر كدام از گرایشات عقیدتى و سیاسى به طرز متفاوتى مورد بررسى قرار مىگرفتند.با آغاز امواج انقلاب اسلامى و خیزش سریع آن براى سقوط نظام سلطنت این تعارض در تحلیل موضوعات وحوادث را تشدید كرد. و با پیروزى انقلاب اسلامى سرعت گرفت.
در یك نگاه دقیق، نیروهاى حاكمیت پهلوى به دو جریان اصلى تقسیم مىشوند.
1 - عوامل ایرانى رژیم
2 - فرمانروایان امریكائى و انگلیسى
عوامل ایرانى حاكمیت پهلوى، در تاریخنگارى معاصر و انقلاب اسلامى جایگاه قابل توجه و درعین حالكاملا در خور نقد و بررسى دارند كه مجموعه آنها را از باب وحدت روش و برداشتها تحت عنوان تاریخنگارىپهلوىها آوردهایم و به چند دوره طبقهبندى مىشوند:
دوره اول - عصر رضاخان
دراین دوره، عمده توجه پهلوىها باستان گرائى تاریخى، ستایش از رضاخان و تقبیح قاجاریه است و ازبحث ما خارج است.
دوره دوم - عصر تثبیت محمدرضا پهلوى
در سالهاى اولیه حكومت، وى نفوذ چندانى بر ارگانهاى فكرى و مطبوعاتى ندارد تا جریان تاریخ نگارىمشخصى را از ناحیه پهلوىها را بتوان برشمرد هرچند در این دوره تاریخ و تاریخنگارى به گونهاى دیگر رقمخورد. اما سالهاى پساز كودتاى 28 مرداد، تا 1356 سالهاى تثبیتحكومت پهلوى است و در این سالها دوره1342 تا 1356 از ویژگى خاص خود برخوردار است. در این سالها كه سیاستهاى اقتصادى و سیاسىامریكائىها در ایران به شدت فعال بود و نویدبخش رسیدن به دروازههاى تمدن بزرگ بود و شاه نیز منادىرسیدن به آن به همین خاطر آثارى از نوع به سوى دروازههاى تمدن بزرگ حكایت از روح متفرعن و باطنپرمدعاى حاكم پهلوى داشت.
دوره سوم - عصر سقوط پهلوىها
با وقوع انقلاب اسلامى رژیم متوجه شد كه همه آنچه در طول سالیان دراز به دست آورده بود، از دستداده است و باید به گونهاى خود را توجیه كند. لذا شاه در ایام تبعید در مكزیك كتاب معروف پاسخ به تاریخرا نگاشت (1) و بهدنبال او خواهرش اشرف پهلوى كتاب من و برادرم را نوشت.
اقدام مهم دیگرى كه دراین راستا انجام گرفت. طرح تاریخ شفاهى ایران دانشگاه هاروارد بوده است.
این مجموعه كه به پیشنهاد و اجراى حبیب لاجوردى استاد تاریخ دانشگاه هاروارد به انجام رسیدمجموعه مصاحبههایى است كه با سران گریخته از وطن رژیم پهلوى و بعضا تعدادى از مخالفین جمهورىاسلامى و همچنین چند نفر از منسوبین به نظام صورت گرفته است.
اما اصل و اساس طرح تحلیل وفاداران به رژیم پهلوى است. كه هماینك چند مجله از آن نیز به انتشاررسیده ستخاطرات عبدالمجید مجیدى (2) - شاپور بختیار (3) - على امینى (4) - امیرتیمور كلالى (5) از ایندسته از خاطرات است.
علاوه براین چهرههاى سابق رژیم پهلوى نظیر پرویز راجى تحت عنوان خدمتگزار تخت طاووس -جهانگیر تفضلى (6) و فریدون هویدا (7) را مىتوان در این مجموعه قرار داد.
مجموعه این منابع هر كدام به دنبال یافتن مقصر وقوع انقلاب هستند كه هریك پاسخى ویژه خود استاما همگى در تقبیح شرایط گذشته و تبرئه خویشتن از جرائم و مشكلاتى كه سبب بروز انقلاب شده استوحدت نظر دارند و تلاش همه آنها توجیه نقش و كمرنگ كردن حضور خود در حوادث تلخ عصر پهلوى استاما غالبا واقعیات تاریخى از زیردست آنها خارج مىشود و در مسیر یافتن مقصر و مجرم به ناچار پارهاى ازواقعیات تلخ تاریخ پهلوى را مورد اشاره قرار مىدهند.
2-فرمانروایان امریكائى و انگلیسى
تردیدى نیست كه دولت امریكا تصمیم گیرنده اصلى سیاستهاى عمده رژیم پهلوى بوده استشاید بتوانیكى از اصلىترین علل وقوع انقلاب اسلامى و رضایت همه مردم و رهبرى انقلاب و گردهمایى سیاسى درضرورت مبارزه با نفوذ و سیطره سیاسى و نظامى و اقتصادى و فرهنگى امریكا، اسرائیل و انگلیس برشئون وسرنوشت ملت ایران رانام برد.تا پیش از انقلاب اسلامى كمتر متن مكتوب و سند قابل توجهى در دسترس بود تا بتوان این سیطره واحاطه بىچونوچراى سیاسى نظامى امریكا برایران را اثبات كرد.
وقوع انقلاب اسلامى و شكستحكومت دمكراتها به رهبرى جیمىكارتر از انقلاب اسلامى و امام خمینىسبب شد كه به ناچار به توضیح و تبیین علل و چرائى شكست از انقلاب اسلامى بپردازند.
آثارى نظیر خاطرات جیمى كارتر رئیس جمهور امریكا، برژسینكى مشاور امنیت ملى، ویلیام سولیوانسفیر امریكا در تهران (8) هامیلتون جردن رئیس دفتر كاخ سفید (9) ، استانسفیلدترنر رئیس سازمانجاسوسى امریكاسیا (10) ژنرال رابرت هایزر نماینده ویژه نظامى امریكا در ایران، چارلز بكویث فرمانده گردهمهاجم به طبس از امریكائیها و همچنین خاطرات آنتونى پارسونز سفیر انگلستان در ایران و قدرت وزندگى نوشته والرى ژیسكاردستن رئیس جمهور فرانسه، مجموعهاى از گزارشات قابل توجهى است از آنچهكه در اردوى دشمنان انقلاب اسلامى و چگونگى فرایند مبارزه با انقلاب گذشته است.
این آثار، سند آشكار دخالت و تصمیمگیرى در مورد سرنوشت ملت ایران، توسط سران كاخ سفید است.ضمن اینكه بیانگر فقدان شناخت و آگاهى امریكائیها نسبتبه ابعاد، گستردگى و چگونگى نیروهاى واقعىانقلاب و رهبرى آن است .
علاوه براین، منابع مذكور به خوبى حكایت از اختلاف میان دستگاه رهبرى سیاستخارجى امریكا درمورد چگونگى تعامل با انقلاب اسلامى دارد. و دو دیدگاه عمده وزارت خارجه و سازمان سیا به رهبرىسایروس ونس وزیر امور خارجه و شوراى امنیت ملى و وزارت دفاع به رهبرى زبیگینو برژسینكى مشاورامنیت ملى كاخ سفید در چگونگى مبارزه با انقلاب اسلامى دچار اختلافات عمیق و جدى بودهاند كه نتیجهاین اختلافات عدم وحدت رویه و در نتیجه خنثى سازى فعالیتهاى كاخ سفید بر علیه انقلاب و رهبرى آنبوده است. مهمترین مجموعهاى كه دراین گروه به انتشار رسیده است اسناد لانه جاسوسى امریكا (11) است كهدر مجلات بسیار به چاپ رسیده است.
هرچند این اسناد توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره) طبقه بندى و چاپ شده است، اما به لحاظ اهمیتو بیان نیات درونى دستگاه سیاستخارجى امریكا و چگونگى مبارزه با انقلاب اسلامى و پیوستگى منافعاستعمار خارجى و استبداد داخلى مجموعه متونى ارجمند است.
3- بریدگان از دستگاه پهلوى
در میان آثار بریدگان از رژیم پهلوى خاطرات ارتشبد فردوست (12) به چشم مىخورد. فردوست على رغمپیوستگى عمیق با شخص شاه در اواخر حكومت پهلوى، تا حدودى از رژیم فاصله گرفت. فردوست چندانتمایلى به افشاى نقش واقعى خویش در حكومت ندارد.اما خاطرات دیگرى كه بیشتر از خاطرات فردوستخاندان سلطنت و وابستگان به آنها را آزرده خاطرساختخاطرات احمد على مسعود انصارى با عنوان پس از سقوط (13) بوده است. در این خاطرات انصارى بهتبیین روحیات، خلقیات و كاركرد خانواده سلطنت مىپردازد. مجموعهاى مهوع بودن و پلشتى دستگاه پهلوىو خانواده آنها و پیرامونیان را به وضوح آشكار مىسازد.
شاید ذكر نام كتاب در دام تباهى از پروین غفارى نیز خالى از فایده نباشد.هرچند ممكن استخاطرات پروین غفارى یك اثر جلف تلقى شود اما واقعیت آناست كه این خاطرات ثابت مىكند كه چگونه زن در خانواده پهلوى فاقد ارزش واعتبار بوده است و روحیات لاتمنشانه شاه تا چه مضحك بوده استبه حدى انساناز تصور حكومت چنین فردى بر كشور و سرنوشتخویش و مردماش جادارد ازخجالت آب شود.
خاطرات مینو صمیمى رئیس دفتر امور بینالمللى فرح پهلوى تحت عنوانپشت پرده تختطاووس (14) ضمن آن كه یك اثر سنگین و قابل توجه استبسیارى از حوادث پشت پرده تخت طاووس را برملا مىسازد كه بسیار در خور توجهاست.
4- مبتذل نویسان و وفاداران به پهلوى
گروه چهارمى كه قاعدتا باید آنها را از مجموعه نیروهاى حاكمیت پهلوىها به حساب آورد نویسندگانىهستند كه در عصر پهلوى داراى مناصب فرهنگى بودهاند و فعالیتهاى فرهنگى و قلمى در راستاى منافع نظامسلطه داشتهاند. و با پیروزى انقلاب اسلامى و تحول در دیدگاههاى عموم مردم نسبتبه حاكمیت پهلوى، آنهانسبتبه ارزشهاى نظام سلطنتى وفادار ماندهاند اما با یك واقعیتسیاسى روبرو بودند و آن نظام جمهورىاسلامى برآمده از انقلاب اسلامى بود و كار فرهنگى در عرصه فرهنگى جمهورى اسلامى.این مجموعه نه آن پیوند عمیق با نظام پهلوى را داشتند كه لازم باشد به همراه آنها از كشور بگریزند و نهبه نظام سیاسى برآمده از انقلاب اسلامى را علاقمند بودند كه بخواهند به دنبال تثبیت اهداف این نظم جدیدتلاش نمایند. ضمن اینكه آنها اصلا انقلاب و نظم جدید را پذیرا نبودند.
مسئله عمده اینان، فعالیت در نظام جمهورى اسلامى با وفادارى نسبتبه نظام سلطنتى و مخالفتباانقلاب اسلامى و براى رسیدن به این هدف، نوشتن تاریخ معاصر با تلطیف. رژیم پهلوى و رفتن زیر چترشعارهاى ملىگرایانه بوده است. در آثار این دسته از نویسندگان نظیر مسعود بهنود، خسرو معتضد، محمودطلوعى و باقر عاقلى، نوعى نزدیكى نسبتبه آراء طرفداران جبهه ملى و نهضت آزادى دیده مىشود اما درعین این تقارب ظاهرى به طور جدى پیوندها با رژیم پهلوى و تلطیف سیاستهاى آنان كاملا آشكار است.
به عنوان نمونه مسعود بهنود در كتاب نخست وزیران ایران از سید ضیاتا بختیار وقتى كه به زندگىسیدجعفر شریف امامى نخست وزیر فراماسونر و آنگلوفیل ایران مىرسد. از دو دوره نخست وزیرى وى درسالهاى 40-1339 و چند ماهه 1357، فقط دوره 40-1339 را ذكر مىكند ضمن اینكه مدعى است كهسیدجعفر شریف امامى در آن دوره كه در واقع دولت محلل نیز بوده است سیاستخارجى نه شرقى و نهغربى را بنیان نهاده است. علاوه بر این شما اصلا آن چهره خونریز و دغلباز سفاك سال 1357 را نمىبینید كهكشتار هفدهشهریور تهران و آتشسوزى سینما ركس و اعلام حكومت نظامى را در آستین خود دارد و آقاىبهنود در سیر تاریخى نیز از دولت دوم شریف امامى نیز اصلا ذكرى به میان نمىآورد. مشخصه عمده ایندسته از نویسندگان كه ما آنان را مبتذل نویس مىنامیم. در چندچیز خلاصه مىشود:
1- روان نویسى: به لحاظ ادبى آثار این دسته از نویسندگان از روانى خاصى برخوردار است كه در سایرمجموعهها به چشم نمىخورد.
2-داستانپردازى: بسیارى از آنچه كه در این دسته از كتب آمده است محصول ذهن این نویسندگان استو نه حقایق تاریخى بهطورى كه انسان خود را در برابر رمان سیاسى و تاریخى مىبیند تایك متن تاریخىمعتبر كه آثار بهنود و خسرو معتضد در این زمینه خیالپردازیهاى بیشترى دارند.
3- فقدان منابع: تقریبا غالب این كتب بدون منبع است. سه خصوصیت اخیر این دسته از آثار را در ردیفآثار ذبیحا... منصورى مىگذارد.
4- كتاب سازى: شیوه مهم این نویسندگان در عرصه تاریخنگارى، كتابسازى است. هر خوانندهاى كهكتابهاى داستان انقلاب و پدر و پسر محمود طلوعى را بخواند بخوبى متوجه خواهد شد كه سیستم چسبو قیچى رویه كتابسازى است و یا كتاب درون ارتش شاه از خسرو معتضد قسمتهائى از چند كتابنویسندگان مختلف است كه تنها با كندن بخشى از آنها و نصب پارهاى تصاویر و نوشتن چند خط كتاب بسیارقطورى شده است كه خواننده را از وسعت تحقیقات آقاى معتضد در ارتش شاه به اعجاب وا مىدارد.!!
5- زنپردازى: یكى دیگر از مشخصههاى این مجموعه پرداختن به امور نسوان دربار است. سبكى همانندسبك مجله سپید و سیاه در اوایل پیروزى انقلاب اسلامى. ذكر كردن حوادث مختلف روابط مشروع شاه واطرافیان با هدف جذب بیشتر مخاطب، كه در لفافه نوعى تبلیغ براى آن فضا را نیز به دنبال دارد. و حالا از بابخالى نبودن عریضه یك كنایهاى هم زده شود. دو جلد بسیار قطور فوزیه و این سه زن بهنود. نمونههائى ازاین دست آثارند.
6- استفاده از تصاویر: یكى از روشهاى جذب مشترى نحوه استفاده از تصاویر است اعتقاد به جذبمخاطب از طریق انتشار تصاویر بیشتر همراه با كمى سلیقه زن پردازانه، سبب فروش بیشتر كتاب مىشود.
خواننده یا ناآشنا به عصر پهلوى وقتى با این آثار روبرو مىشود احساس مىكند كه رژیم پهلوى تقریباهیچ نكته منفى جدى نداشت كه قابل تحمل نباشد و ضرورت یك تحول وسیع و عمیق انقلاب را باخسارتهاى بسیار را بدنبال داشته باشد.
سنخ دیگر از تاریخنگارىهاى انقلاب، متعلق به مخالفان حكومت پهلوى است كه به چند گروه عمدهتقسیم مىشوند:
1- اسلامگرایان; 2 - ملىگرایان; 3 - چپگرایان
این سه گروه از مخالفین رژیم پهلوى را تشكیل مىدادند. و آوردن آنها در یك مجموعه تحت عنوانمخالفان رژیم پهلوى به معناى وزن واحد آنها در تعاملات سیاسى و انقلابى نیست.
1-اسلامگرایان:
منظور ما از اسلام گرایان آن دسته نویسندگانى است كه با اعتقاد به مبارزه در چهار چوب اسلام و رهبرىحضرت امام خمینى(ره) وارد مبارزه علیه رژیم پهلوى شدهاند هرچند این عنوان مبارزان مسلمان تندروانمسلح انقلابى تا مبارزان معترض آرام را نیز شامل مىشوند كه همگى با اعتقاد به مبارزه در چهارچوب اسلام ورهبرى حضرت امام خمینى وارد گود درگیرى شدهاند و مهمتر آن كه انقلاب اسلامى را بویژه از حوادث سال1341 پى مىگیرند.بدون هیچگونه مجامله و اغراق حجةالاسلام سیدحمید روحانى پیشگام این مجموعه كارهاست كه بانوشتن كتاب بررسى و تحلیلى بر نهضت امام خمینى در سال 1356 اولین قدم مهم را برداشت. براىنویسنده این اثر قاعدتا چیزى كمتر از تیرباران را نمىبایست در آن تاریخ تصور كرد. و به همین خاطرنویسنده در آن كتاب نهایتسعى خود را ایجاد انزجار عمومى نسبت پهلوىها مبذول داشت. ضمن آن كهیكى از مجموعههاى مربوط به تاریخ انقلاب اسلامى را نیز گردآورى كرده است.
كتاب مهم دیگر در این مجموعه، كتاب نهضت روحانیون ایران نوشته حجةالاسلام على دوانى بوده است.
این كتاب علىرغم حجم بسیار قابل توجه اسنادى كه در آن استفاده كرده استبه خاطر آن كه جهت چاپدر مطبوعات نوشته شده است، متاسفانه نویسنده محترم آن را به صورت روزنامهاى و با دقت كمترى به چاپرسانده است. و همین امر تا حدود زیادى از وزن و اهمیت كتاب كاسته ولى اسنادى كه نویسند توانسته استگردآورى كند، قابل توجه و درخور اهمیت است. در این میان لازم است از چند كتاب مهم دانشگاهى نظیرریشههاى انقلاب اسلامى حجةالاسلام عباسعلى عمید زنجانى نام برد.
نویسنده محترم ضمن تحلیلى تاریخى سیاسى و اندیشهاى از انقلاب اسلامى به ذكر سریع حوادث وجزئیات انقلاب مىپردازد هرچند كتاب از فقدان دقت لازم و همچنین بافت دقیق و فشرده مطالب رنجمىبرد اما بىانصافى است كه به نگاه عام و شامل نگارنده نسبت كلیت انقلاب و همچنین پاسخ به خلاء موجودبه دیده احترام نگریسته نشود.
اثر دیگرى كه در این مرحله قابل توجه است، تاریخ سیاسى معاصر ایران،نوشته دكتر سیدجلالالدین مدنى است كه پاسخى به درخواستشهید سرهنگموسى نامجو است. اما این پاسخ، قدر و قیمتى درخور یافته است و توانست جایگاهخوبى در مراكز آكادمیك و دانشگاهى بیاید صرفنظر از نوع نگاه نویسنده و نشاندادن پارهاى از تمایلات و ترسیم چهرهاى نسبتا مثبت از مظفر بقائى كه تا حدودىمحصول حضور نویسنده در حزب زحمتكشان است معذالك نویسنده پیوستگىحوادث تاریخى را به خوبى ذكر نموده است.
با گذشت چند سال از پیروزى انقلاب و سپرى شدن جنگ تحمیلى زمان براى نگارش تاریخ انقلاباسلامى فراهم آمد همین امر سبب شد مجموعههاى متنوعى به امر تدوین تاریخ انقلاب اسلامى و گردآورى وچاپ خاطرات بپردازند. كه این مجموعه و مؤسسات به قرار ذیل قابل برشمردن هستند.
1 - مركز اسناد انقلاب اسلامى
2 - مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى
3 - بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى
4 - دفتر ادبیات انقلاب اسلامى
5 - مركز نشر و تنظیم آثار امام خمینى(ره)
6 - وزارت اطلاعات
1-مركز اسناد انقلاب اسلامى:
به دستور حضرت امام خمینى و با ریاستحجةالاسلام سید حمید روحانى شروع به كار كرد و مجموعهآثار مختلفى را به چاپ رسانده است كه جدىترین آنها جلد دوم و سوم نهضت امام خمینى بوده است.نویسنده در جلد سوم این كتاب كه پر سر و صداترین آن بود، با انتشار پارهاى از اسناد مربوط به گروههاىمخالف رژیم پهلوى به تحلیل نقاط ضعف آنها پرداخت و بیشتر با عینكى امروزى به حوادث دیروز نگریست وبه فقدان درك شرایط عینى یك زندانى سیاسى در چنگال ساواك رژیم پهلوى نسبت داده شد. این مسئلهبیشتر در مورد دست نوشته معروف دكتر على شریعتى خطاب به سران ساواك اطلاق داشته است.2-مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى:
مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى كه با اثر مشهور ظهور و سقوط سلطنت پهلوى و خاطراتارتشبد حسین فردوست بر سر زبانها افتاد گام مهمى را در نوع نگرش نسبتبه تاریخنگارى انقلاب اسلامىبرداشت. دیدگاه و منظم و مبتنى بر شناختى اطلاعاتى از حوادث سیاسى تاریخ معاصر كه كمابیش ازاطلاعات فردوست و اسناد در دسترس و مهارت محققان آن حكایت داشته است توانسته بخش اعظم ازنویسندگان را عمیقا تحت تاثیر خود قرار دهد، و به صورت ارجاع اصلى بسیارى از منابع تاریخى درآید.این مركز چند اثر دیگر نیز دیدگاه دیگرى را مطرح كرد كه زرسالاران یهودى و پارسى اثر عبدا...شهبازى و همچنین خاطرات احمدعلى مسعود انصارى نورالدین كیانورى و ایرج اسكندرى از زمره این آثارمهم هستند.
3-بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى:
از بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى، بهترین اثر بیادگار مانده، مجموعه مصاحبههاى منتشر شده در مجلهیاد است ضمن آن كه كتاب هفت هزار روز اثر آقاى غلامرضا كرباسچى تلاش خوبى نگارش یككرونولوژى انقلاب اسلامى است.4-دفتر ادبیات انقلاب اسلامى:
دفتر ادبیات انقلاب اسلامى (حوزه هنرى) كه به عكس سایر سازمانهاى دولتى، ابتدا از یك میز و صندلىواقع در یك كانتینر و آقاى هدایتبهبودى تشكیل شده بود، آرام آرام با گسترش در گوشه حیاط حوزه هنرىو در دو اطلاق تاریك و جمع وجور راه سخت تدوین تاریخ انقلاب را درپیش گرفت.این دفتر هرچند حمایت مدیریتحوزه هنرى را بدنبال داشت اما با بسط منطقى و آرام آرام خود تبدیلبه یكى از قطبهاى عمده نگارش تاریخ انقلاب اسلامى درآمد. چه مجموعه تدوین تاریخ انقلاب، و چهمجموعه تاریخ شفاهى انقلاب اسلامى وجه واحد ناموران معاصر اقدامات اساسى مهمى را در این جهتبكارگرفتهاند. بدون هیچگونه اغراق باید گفت آثارى كه در مجموعه تاریخ شفاهى به چاپ رسیده است، اگر بهتر ازمجموعه تاریخ شفاهى هاروارد نباشد قطعا كمتر نیست و نگارنده با توجه به آشنائى نسبتبه مجموعههاىمنتشر شده هردو مجموعه به خوبى وقوف دارد.
آثار دفتر به مراتب منظمتر و بهتر و دقیقتر گردآورى و تدوین شدهاند از مجموعه آثار دفتر مىتوان ازخاطرات جلالالدین فارسى، روزشمار تاریخ انقلاب اسلامى خاطرات حجةالاسلام هادى غفارى وخاطرات حجةالاسلام سیدعلىاكبر محتشمى خاطرات و خاطرات آیتا... پسندیده نام برد كه چند اثرفوقالذكر در نوع خود انصافا از آثار كمنظیر بشمار مىروند و هركدام برگههاى قابل توجهى از تاریخ انقلاباسلامى را تبیین نمودهاند. ضمن آن كه آثارى نظیر خاطرات آقاى مرتضى الویرى، رجبعلى طاهرى واكبربراتى و همچنین خاطرات على امینى و جهانگیر تفضلى نیز در این دفتر منتشر شدهاند. و صدالبته این نیزدرست است كه پارهاى از این خاطرات به همان بیمارى معمول خود محوربینى گرفتار هستند و بعضا نیزگرفتار نادیده گرفتن نقش دیگران نیز هستند.
5-مركز نشر و تنظیم آثار امام خمینى(ره)
این مركز فعالیتخود را در زمینه تاریخ انقلاب اسلامى آغاز كرده و تاكنون با چند اثر كه بیشتر حولمحور خصیتحضرت امام خمینى(ره) دور مىزند وارد عرصه تاریخنگارى انقلاب شده است.6-وزارت اطلاعات
یكى از مراكزى كه بسیار دیر به عرصه تاریخنگارى انقلاب پاگذاشته است مركز نشر اسناد وزارت اطلاعاتاست. وقتى حجم انبوه اسناد مربوط به شهداى بزرگوارى چون آیتا... شهید دكتر بهشتى، آیتا... صدوقىشهید سید على اندرزگو..... را دیدم بسیار متاسف شدهام. چرا كه نسل دوم انقلاب در زمانى كه فرصت مطالعهداشت و این شهیدان والامقام را مىشناخت جز اطلاعات روزنامهاى و درجه چندم از صداوسیما چیز دیگرىنمىدانست كه همیشه با ستایش بعضا اغراقآمیز و احترام بسیار زیاد همراه بوده است و اگر مجموعه مطالبمنتشر شد و در مطبوعات را كنار هم بگذاریم كه نگارنده چنین نیز كرده است غالبا نویسندگان ماننددانشآموزان از روى دست همدیگر بدون ذكر ماخذ نوشتهاند حال كه این اسناد منتشر مىشود نسل دومگرفتار زندگى سخت اقتصادى هستند و نسل سوم جوانان و نوجوانان نه بهشتى مىشناسند و نه صدوقى واندرزگو... در كنار این مجموعهها باید به نوشتههاى پراكنده دیگر نیز باید اشاره كرد آثارى نظیر مجموعههاىمنتشر شده توسط موتلفه اسلامى، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى و آثار منفرد دیگر پرداخت كه هركدامدر شرایط سیاسى و زمانى خاص خود به چاپ رسیدهاند كه از ملاحظات سیاسى نیز بى بهره نبودهاند كهتحلیل هریك از آنها مجال خاص خود را مىطلبد.2-ملى گرایان
دومین مجموعه مهم از مخالفین رژیم پهلوى كه بیشتر مخالف استبداد سلطنتى (نه خود سلطنت)بودند، ملىگرایان هستند. مقصود ما از ملىگرایان، آن دسته از باقىماندگان از نهضت ملى شدن صنعت نفت ازجبهه ملى و جداشدگان از آنان یعنى نهضت آزادى و هواداران و پیروان آنان مىباشند كه البته سایر طیفهاىملىگرایان را نیز دربر مىگیرد.این دسته از نویسندگان با اعتقاد به رهبرى دكتر محمد مصدق در جریان نهضت ملى شدن صنعت نفت،تقریبا هیچ شریك دیگرى را براى وى بر نمىتابند و همگان را در ظل دكتر مصدق ارزیابى مىكنند و دردیدگاه آنان بزرگترین قهرمان مبارزه با استبداد و استعمار خارجى مرحوم دكتر مصدق است.
تا اینجا كه امر اثباتى است تا حدودى مسئله عادى است اما دعوى اصحاب تاریخ بر سر امر عدمى و نفىآن است. چرا كه این نویسندگان نه تنها مخالفان مصدق را در جریان نهضت ملى شدن شریك نمىدانند بلكهبه خاطر مخالفتهائى در بعضى شرایط آنان را شریك كودتا هم مىشمارند. تاكید بسیار بر مخالفتهاى آیتا...كاشانى، نادیده انگاشتن نقش فدائیان اسلام، بزرگ كردن قضیه مجروح شدن دكتر فاطمى، تلاش فراوان براىانكار نقش فدائیان اسلام در ترور رزمآراء اصرار بسیار در جعلى نشان دادن اسنادى كه موجب تبیین نقشواقعى دكتر مصدق مىشود، از این دست مىباشند با وقوع و پیروزى انقلاب اسلامى كه افتخارآمیز بودن همهگروهها را اغوا مىكرد هم جبهه ملى و هم نهضت آزادى انقلاب اسلامى را دنباله و تتمه نهضت ملى شدنصنعت نفت و نهضت مقاومت ملى ارزیابى كرد كه با اعتراض شدید امام خمینى مواجه شد. اما آنچه به عنوانآثار مهم تاریخى نگاشته شده بیشتر درباره فعالیت فروعات نهضت آزادى و جبهه ملى پرداختهاند. به عنواننمونه تاریخ 25 ساله ایران سرهنگ غلامرضا نجاتى بیش از آن كه تاریخ 25 ساله ایران باشد تاریخ بیست پنجساله جبهه ملى و نهضت آزادى است و حوادث مربوط به سالهاى انقلاب اسلامى بیشتر به تبیین مواضعاین گروهها اختصاص دارد تا حوادث انقلاب اسلامى.
مطالعه آثار چهرههائى چون دكتر غلامحسن صدیقى، كریم سنجابى، مهندس مهدى بازرگان، ابراهیمیزدى... همگى حكایت از تاكید بیشازپیش برنقش سران جبهه ملى و نهضت آزادى در سقوط شاه دارد حالآن كه به اقرار همه آنها آنان معتقد به براندازى نظام سلطنت نبودهاند و در برابر ابراهیم حضرت امامخمینىتسلیم نظرات ایشان شدهاند، با این وجود وقتى تاریخ مكتوب اصحاب جبهه ملى و نهضت آزادى مورد مطالعهقرار مىگیرد از همان درد یكسویهنگرى و خود بزرگبینى شدیدا رنج مىبرد.
3-چپگرایان
مقصود ما از چپگرایان، نویسندگان ماركسیست اعم از منسوب به حزب توده و گرایشات مشابه آنانمىباشند. خاطرات كیانورى، اسكندرى و تاریخ سى ساله ایران از بیژن جزئى از این دستهاند. (15)هرچند غالب آثار این نویسندگان پرداختن به تاریخ و عملكرد حزب توده و یا گروههاى چپ دیگر استولى در بیان مظالم رژیم پهلوى و بىرحمىهاى دستگاههاى امنیتى شاه و ساواك منابع قابل توجهىمىباشند. این نوشتهها كه اخیرا به صورت خاطرات متعدد انتشار یافتهاند غالبا درگیر مسائل درون گروهى وبیان علل اختلافات دوباند اصلى حزب توده یعنى جناح كانبخش كیانورى از یك سو و ایرج اسكندرى از سوىدیگر مىباشند. از آنجا كه این نویسندگان و خاطرهگویان، دیدگاه چپگرایانه شدیدى دارند از دریافتباورهاىعمومى و مذهبى مردم ایران عاجز بودهاند.
معذالك آثار این دسته از نویسندگان نگاهى ویژه از منظر چپگرایانى است كه سالها براى رسیدن بهمدینه فاضلهاى از نوع شوروى درد و رنج و مرارت و تبعید را به جان خریدند اما در آخر هرآنچه كه بدان دلبسته بودند جز سراب چیز دیگرى براى آنان به ارمغان نیاورد.
روال تدوین تاریخ انقلاب اسلامى، روالى است كه با گرایشها و نگرشهاى متفاوت و داراى خواستگاههاىگوناگون تدوین شده است و هرچند ما به علت ضیق فرصت نتوانستیم همه گروههاى موردنظر را در این مقالهذكر نمائیم و آن را به فرصتى دیگر وا مىگذاریم.
چه محققان و چه دانشجویان باید نسبتبه این نكته اساسى توجه داشته باشند كه خاطرات تحقیق، ارائهتنظیم اسناد، انجام مصاحبه، هركدام داراى سمت و سوى خاص خود است و هیچكدام از آثار تاریخ انقلاباسلامى را نباید اثرى مطلق و كامل دانست. چراكه هركدام از این آثار خود گویاى بخش قابل توجهى از تاریخمعاصر و انقلاب اسلامى است. و نادیده گرفتن هركدام، در واقع نادیده گرفتن بخشى از تاریخ این مرز و بوم است. ضمن آن كه ضرورت نادیده نگرفتن لزوما به معناى ارزشى بودن و یا محق بودن آن دیدگاههانیست.
پىنوشتها:
1 - پهلوى. محمدرضا. پاسخ به تاریخ، ترجمه حسن ابوترابیان، ناشر. مترجم. تهران 1371.2 - مجیدى عبدالمجید - مركز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد 1377.
3 - بختیار، شاپور - مركز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد 1375.
4 - امینى على - مركز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد 1374.
5 - كلالى امیرتیمور - مركز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد 1376.
6 - تفضلى جهانگیر - خاطرات. به كوشش یعقوب توكلى. دفتر ادبیات انقلاب اسلامى، تهران 1375.
7 - هویدا فریدون - سقوط شاه، ترجمه ج.ا.مهران، انتشارات اطلاعات تهران 1371.
8 - سولیوان ویلیام - ماموریت در ایران ترجمه محمود شرقى. انتشارات هفته تهران 1361.
9 - جردن. هامیلتون - بحران ترجمه محمود مشرقى. انتشارات هفته تهران 1362.
10 - ترنر - استانسفیلد. پنهانكارى و دمكراسى، ترجمه حسین ابوترابیان، انتشارات اطلاعات تهران 1366.
11 - اسناد لانه جاسوسى امریكا. مجلات متعدد. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام تهران. 1366.
12 - فردوست. ارتشبد حسین - ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، انتشارات اطلاعات تهران 1371.
13 - انصارى احمدعلى مسعود - پس از سقوط، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى تهران 1372.
14 - صمیمى مینو - پشت پرده تختطاووس ترجمه حسین ابوترابیان، انتشارات اطلاعات تهران 1368.
15 - جزنى بیژن - تاریخ سى ساله، بىجا بىتا بىنا